یـ ـا مـ ـهـ ـد ی

یـ ـا مـ ـهـ ـد ی

در کتاب چار فصل زندگی

صفحه ها پشت سرِ هم می روند 

هر یک از این صفحه ها ، یک لحظه اند

لحظه ها با شادی و غم می روند

 آفتاب و ماه ، یک خط در میان

گاه پیدا، گاه پنهان می شوند

شادی و غم نیز هر یک لحظه ای

بر سر این سفره مهمان می شوند 

 گاه اوج خنده ی ما گریه است  

گاه اوج گریه ی ما خنده است  

گریه ، دل را آبیاری می کند    

خنده ، یعنی این که دل ها زنده است

زندگی، ترکیب شادی با غم است

دوست می دارم من این پیوند را

گر چه می گویند : شادی بهتر است 

دوست دارم گریه با لبخند را

قیصر امین پور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۸
یـ ـا مـ ـهـ ـد ی

نظرات  (۲)

۲۵ دی ۹۱ ، ۱۹:۳۲ میرعمادی (سید روشنفکر)
نمیدانستم قیصر را دوست داری.از دیگر شعرا بگذار.سعی کن فوت شده هاش را بگذاری.از زنده هاش بذاری پررو میشند بذار بمیرند بعد بذار.
پاسخ:
از کجا معلوم وقتی اون ها مردن من زنده باشم
پس من می ذارم تو وقتی مردن بخونش(!!!)
چقــــــــــــــــــــــــــــ...ـــدر زیبا بود... :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی